باز می گردم از گورستان،
از دفن روح خویش،
زیر یک خروار خاک غم!
وای ای خدای من،
با چه رویی بازگردم،
حالا که روحم را
در مسلخ غم تشییع کردم؟!!
سلام عرض می کنم خدمت همه ی عزیزان و عذر خواهی می کنم بابت تاخیرم( البته تاخیر که چه عرض کنم؟! یه غیبت طولانی سی و چند روزه )!!!
با عجله به سفری رفتم که وظیفه بود و به هیچ وجه نمی تونستم از اون شونه خالی کنم.وظیفه ای که حضور و تحصیل در حوزه ی علمیه برام به ارمغان آورده بود...!
بعد از ایفای وظیفه به شهر مقدس قم برگشتم اما ....بگذریم به هر حال بعد از چند هفته دوری از آلونک دنیای مجازی ام الان دوباره اینجام.... در این آلونک... در حالی که این جمله ها رو با خودم زمزمه می کنم:
(( تولد،آمدنیست نا اختیارانه ؛
مرگ ، رفتنیست ناچارانه؛
و در این میان ، زندگی ، فرصتی است برای انتخاب.
پس، باید کوشید تا بهترین انتخاب را داشت!)).
سلام به همه ی دوستان و همراهان خوب وبلاگ نویس و همنشینان فضای مجازی!ماه خونین و حزن انگیز محرم یک بار دیگه از راه رسید و من هم مثل شما دلم در عزای سید و مولای خودمون آقا ابا عبدالله الحسین (ع) سیه پوش شد. از طرفی به عنوان یک طلبه ی کوچیک و خدمتگزار مولا مسئولم به میان مردم برم و وظیفه ای که برعهده ام
گذاشته شده درحد توانم ایفا کنم.
به همین دلیل عازم سفر به برخی از مناطق روستایی یکی از شهرستان ها هستم.در مدت سفرم دسترسی به اینترنت ندارم و به این ترتیب تا پایان دهه ی عاشورا محروم از دیدار شما هستم . بعضی از دوستان هستند که سلامشون بی جواب مونده و یا خواهد ماند.انشاءالله به محض برگشتن از سفر به دیدارشون میام و ازخجالتشون
در خواهم اومد. از همه ی دوستان عذرخواهی میکنم و التماس دعا دارم. یاعلی!