سلام ممنونم که به من سر زدی. درمورد ذوق شاعری هم بگم که اگه خوب بنویسم الهامات خداست و اگه بد بنویسم الهامات شیطان. پس برای خوبم منو تحسین نکن که مال خودم نیست و برای بدم عذر تقصیر. پس بپذیر... بازم به ما سر بزن.
سلام حاج آقا خیلی جای خالیتون احساس میشد. چرا این همه تاخیر؟ راستی معرفی وبلاگتونو تو نشریه چلچراغ دیروز دیدم. خیلی ذوق کردم. هم شما هم سوزن بان. التماس دعا
سلام... نه اصلا سر کاری نبود ... ولی موقع که داشتم قران میخوندم شدید سوالم شد ! ا هر کسی هم پرسیدم جواب نگرفتم ! تفسیر هم که میدونم ازش هچیزی نمی فهمم ! راستی اگه بازم هم سوال بپرسم جواب میدی؟!
سلام شما کی دوباره فعال شدید که ما بی خبر موندیم؟؟ خوشحالم که میبینم باز فعالید... کم سعادت بودیم که مدتی در خدمت شما نبودیم. حالا هم بینهایت مسروریم.
اما ان اولیاءالله لاخوف علیهم و لاهم یحزنون.
یا علی
کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد؟
عبد خدا
پنجشنبه 23 فروردینماه سال 1386 ساعت 11:45 ب.ظ
سلام. آدرس وبلاگتون را از توی چلچراغ پیدا کردم. چون ادعا کرده بودید که نگاهتون نقادانه است خواستم چند کلامی عرض کنم. بنده سالهای طولانی اوائل انقلاب را دمخور شما طلبه ها بودم. راستشو بخواهید این شریعتی بود که پلی شد میان من و شما و این بود که همه دوران جوونیم را به پای وعده و وعید شما و بزرگتر از شما گذاشتم. زیاد ناراحت عمر رفته نیستم که هر چه بود از سر عقیده بود و ایمان به اصلاح وضع مملکتی که فکر میکردیم خرابه و میخواستیم آبادترش کنیم. اما افسوس که سه دهه بعد می فهمیم که چقدر ما ساده و عامی بودیم و شما عالم!! همون عوامی که شما ما را برابر انعام و الاغ میدونستید و میدونید. میفرمایید طلبه امروزی هستید. ایآ حاضرید حقایق جامعه امروزی که شما پس از سه دهه درست کرده اید را بپذیرید یا هر کدام را به نوعی با انواع وسواس خناس توجیه میفرمایید. شما به منی که عمری را در پی شما دویدم بگویید که به کدام دستاوردتان مینازید؟ من سیاه بین نیستم و برعکس بسیار خوشبینم. اما یک مقایسه ساده اوضاع امروز با سه دهه قبل این حقیقت دردناک را آشکار میکند که نه در امور دنیوی و نه آنچنانکه تبلیغ میکنید در امور معنوی دستاوردی داشته اید که هیچ، بسیاری از داشته های این مملکت را هم ریشه کن کردید. امروز من ایرانی باید با شرم و خجالت و تغییر نام و قیافه پای به خارج مرزها بگذارم در حالی که ایرانی دیروز وجودش اعتبار و عزت بود. امروز من ایرانی با گردنی کج و مستاصل از مستشار چینی و بلاروسی و روسی ذلیلانه امر و نهی میشنوم و کالاهای بنجلشان را با دهها برابر قیمت و با هزار منت میخرم. اگر قبول ندارید سری به مراکز خرید شرکتهای یزرگ دولتی بزنید. برای شما که همه درها باز است و جایتان بر فراز سر ما. کشورهایی که دیروز سرانشان افتخارشان گدایی رهبر این مملکت بود امروز هنگام ورود ما به کشورشان ما را از گیت تروریست ها و مظنونین عبور میدهند و فخر آسمانخراشها و رونق اقتصادیشان را میفروشند... و اما ایمانی که در قلبهایمان داشتیم... میدانید با آن چه کردید؟ شاید اگر این خاک را خاکستر کرده بودید اما با صداقت به همانی راهی که میگفتید راه معصوم است میرفتید اینقدر درد بر دل نداشتیم. شما به جایی ضربه زدید که ادعای احیایش را داشتید و دارید. به ایمان ما، به اعتقاد ما و نسلهای بعد از ما. و این که امروز کوهی از پرسش بی پاسخ چون موریانه همین اعتقاد اندک باقیماده را میخورد و ما را در خلایی وحشتناک قرار میدهد.... کاش میفهمیدید چه میگویم. آخر با شما بوده ام. شما در فضایی امن و محدود با دغدغه هایی اندک و کتابهایی که بوی کهنگیشان را هرگز حس نمیکنید زندگی میکنید. دنیای شما و نگاهتان را خوب میفهمم... اما شیخ پایه های آن کاخ کذایی ویران است.. بیدار شو و اگر میخواهی کاری کنی گوهر پاک دین را از دست این خناسان حاکم برهان... هر چند که تصوری بعید و هزار بعید است...
سلام . ممنون از اظهار لطفتون . در مورد سوالتون باید بگم که : راستش چون فکر کردم سیره پیامبر(ص) در مورد بانوی بزرگ اسلام خانم خدیجه کبری (س) خیلی بررسی شده و برای دوستان تکراری میشه خواستم از زوایایی که دیگران بهش نپرداخته بودن بحث رو باز کنم . همین !خوشحالم می بینم اپ کردین . این روزا ما داغ داریم یه دوست طلبه پر کشید . اما از دیدن شما بزرگوارها روحیه می گیریم . یاعلی.
اما در مورد شهریار کوچولو ......... همون شازده کوچولو اه . منتهی با یه ترجمه ی دیگه می شه شهریار کوچولو ! این داستانک از بزرگی های اون بیان شده بود به قلم ناقص این جانب ، ولی طنزه دیگه کاریش نمی شه کرد !
سلام
ممنونم که به من سر زدی.
درمورد ذوق شاعری هم بگم که اگه خوب بنویسم الهامات خداست و اگه بد بنویسم الهامات شیطان.
پس برای خوبم منو تحسین نکن که مال خودم نیست و برای بدم عذر تقصیر. پس بپذیر...
بازم به ما سر بزن.
سلام.
اگر او امید را نمی آفرید چه می کرد این بشر...
سلام
وبلاگ جالبی دارید
به من هم سری بزنید خوشحال می شم
با سلام
از آشنایی با وبتان خرسندم .به امید روزی که همه از کالبد ی که خود ساخته ایم درآییم
با مطلب یاد آن نامه به روزم ومنتظر حضور سبزتون.
سلام حاج آقا
خیلی جای خالیتون احساس میشد. چرا این همه تاخیر؟
راستی معرفی وبلاگتونو تو نشریه چلچراغ دیروز دیدم. خیلی ذوق کردم. هم شما هم سوزن بان.
التماس دعا
زنده زی
شاد زی
و سربلند
خداونگار
همین از تو خواهد و بس!
سوره الرحمن آیه ۱۷ منظورش از پروردگار ۲ مشرق و ۲ مغرب چیه ؟
بسم الله
سلام
با مطلبی تحت عنوان:
میخواهند آقای دهنمکی را خراب کنند! اما مراقب باشند ...! ما نخواهیم گذاشت!
به روزم.
سلام... نه اصلا سر کاری نبود ... ولی موقع که داشتم قران میخوندم شدید سوالم شد ! ا هر کسی هم پرسیدم جواب نگرفتم ! تفسیر هم که میدونم ازش هچیزی نمی فهمم ! راستی اگه بازم هم سوال بپرسم جواب میدی؟!
سلام
احوال شما؟
ولاگ خیلی جذاب و پر بیننده ای دارید.
اگه دوست داشتید می تونید به ما هم یه سری بزنید!!!!
سلام
شما کی دوباره فعال شدید که ما بی خبر موندیم؟؟
خوشحالم که میبینم باز فعالید... کم سعادت بودیم که مدتی در خدمت شما نبودیم. حالا هم بینهایت مسروریم.
اما ان اولیاءالله لاخوف علیهم و لاهم یحزنون.
یا علی
کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد؟
سلام.
آدرس وبلاگتون را از توی چلچراغ پیدا کردم. چون ادعا کرده بودید که نگاهتون نقادانه است خواستم چند کلامی عرض کنم. بنده سالهای طولانی اوائل انقلاب را دمخور شما طلبه ها بودم. راستشو بخواهید این شریعتی بود که پلی شد میان من و شما و این بود که همه دوران جوونیم را به پای وعده و وعید شما و بزرگتر از شما گذاشتم. زیاد ناراحت عمر رفته نیستم که هر چه بود از سر عقیده بود و ایمان به اصلاح وضع مملکتی که فکر میکردیم خرابه و میخواستیم آبادترش کنیم. اما افسوس که سه دهه بعد می فهمیم که چقدر ما ساده و عامی بودیم و شما عالم!! همون عوامی که شما ما را برابر انعام و الاغ میدونستید و میدونید. میفرمایید طلبه امروزی هستید. ایآ حاضرید حقایق جامعه امروزی که شما پس از سه دهه درست کرده اید را بپذیرید یا هر کدام را به نوعی با انواع وسواس خناس توجیه میفرمایید. شما به منی که عمری را در پی شما دویدم بگویید که به کدام دستاوردتان مینازید؟ من سیاه بین نیستم و برعکس بسیار خوشبینم. اما یک مقایسه ساده اوضاع امروز با سه دهه قبل این حقیقت دردناک را آشکار میکند که نه در امور دنیوی و نه آنچنانکه تبلیغ میکنید در امور معنوی دستاوردی داشته اید که هیچ، بسیاری از داشته های این مملکت را هم ریشه کن کردید. امروز من ایرانی باید با شرم و خجالت و تغییر نام و قیافه پای به خارج مرزها بگذارم در حالی که ایرانی دیروز وجودش اعتبار و عزت بود. امروز من ایرانی با گردنی کج و مستاصل از مستشار چینی و بلاروسی و روسی ذلیلانه امر و نهی میشنوم و کالاهای بنجلشان را با دهها برابر قیمت و با هزار منت میخرم. اگر قبول ندارید سری به مراکز خرید شرکتهای یزرگ دولتی بزنید. برای شما که همه درها باز است و جایتان بر فراز سر ما. کشورهایی که دیروز سرانشان افتخارشان گدایی رهبر این مملکت بود امروز هنگام ورود ما به کشورشان ما را از گیت تروریست ها و مظنونین عبور میدهند و فخر آسمانخراشها و رونق اقتصادیشان را میفروشند... و اما ایمانی که در قلبهایمان داشتیم... میدانید با آن چه کردید؟ شاید اگر این خاک را خاکستر کرده بودید اما با صداقت به همانی راهی که میگفتید راه معصوم است میرفتید اینقدر درد بر دل نداشتیم. شما به جایی ضربه زدید که ادعای احیایش را داشتید و دارید. به ایمان ما، به اعتقاد ما و نسلهای بعد از ما. و این که امروز کوهی از پرسش بی پاسخ چون موریانه همین اعتقاد اندک باقیماده را میخورد و ما را در خلایی وحشتناک قرار میدهد.... کاش میفهمیدید چه میگویم. آخر با شما بوده ام. شما در فضایی امن و محدود با دغدغه هایی اندک و کتابهایی که بوی کهنگیشان را هرگز حس نمیکنید زندگی میکنید. دنیای شما و نگاهتان را خوب میفهمم... اما شیخ پایه های آن کاخ کذایی ویران است.. بیدار شو و اگر میخواهی کاری کنی گوهر پاک دین را از دست این خناسان حاکم برهان... هر چند که تصوری بعید و هزار بعید است...
چرا اینقدر غمگین!!!
سلام . ممنون از اظهار لطفتون . در مورد سوالتون باید بگم که : راستش چون فکر کردم سیره پیامبر(ص) در مورد بانوی بزرگ اسلام خانم خدیجه کبری (س) خیلی بررسی شده و برای دوستان تکراری میشه خواستم از زوایایی که دیگران بهش نپرداخته بودن بحث رو باز کنم . همین !خوشحالم می بینم اپ کردین . این روزا ما داغ داریم یه دوست طلبه پر کشید . اما از دیدن شما بزرگوارها روحیه می گیریم .
یاعلی.
سلام
نظرم چیه در مورد مسلخ غم ؟
نمی دونم والله .
اصلا معنیش چی می شه ؟
اما در مورد شهریار کوچولو ......... همون شازده کوچولو اه .
منتهی با یه ترجمه ی دیگه می شه شهریار کوچولو !
این داستانک از بزرگی های اون بیان شده بود به قلم ناقص این جانب ، ولی طنزه دیگه کاریش نمی شه کرد !
سلام
برای چی روحت رو دفن کردی؟؟؟